معنی فارسی precautional

B1

به اقدامات و تدابیر احتیاطی اشاره دارد.

Referring to precautionary measures or actions taken to prevent harm.

example
معنی(example):

پوشیدن کلاه ایمنی یک اقدام احتیاطی هنگام دوچرخه‌سواری است.

مثال:

Wearing a helmet is a precautional measure when riding a bike.

معنی(example):

شرکت پروتکل‌های ایمنی احتیاطی را پیاده‌سازی کرد.

مثال:

The company implemented precautional safety protocols.

معنی فارسی کلمه precautional

: معنی precautional به فارسی

به اقدامات و تدابیر احتیاطی اشاره دارد.