معنی فارسی precautious
B1به معنای احتیاط کردن و مراقبت در برابر خطرات یا مشکلات.
Being careful and cautious to avoid dangers or problems.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او قبل از اتخاذ تصمیمات مهم بسیار احتیاطی است.
مثال:
She is very precautious before making important decisions.
معنی(example):
احتیاط کردن میتواند شما را از مشکلات بالقوه نجات دهد.
مثال:
Being precautious can save you from potential problems.
معنی فارسی کلمه precautious
:
به معنای احتیاط کردن و مراقبت در برابر خطرات یا مشکلات.