معنی فارسی precautiously
B1با احتیاط و دقت عمل کردن، به طوریکه خطر کمتری داشته باشد.
In a cautious manner; carefully considering potential risks.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور احتیاطی بر روی پیادهرو یخ زده راه رفت.
مثال:
She walked precautiously on the icy sidewalk.
معنی(example):
او گلدان شکسته را به طور احتیاطی حمل کرد تا از شکستن آن جلوگیری کند.
مثال:
He handled the fragile vase precautiously to avoid breaking it.
معنی فارسی کلمه precautiously
:
با احتیاط و دقت عمل کردن، به طوریکه خطر کمتری داشته باشد.