معنی فارسی precednce

B2

به معنای تقدم یا اولویت یافتن چیزی بر چیز دیگر است، به ویژه در تصمیم‌گیری‌ها، قوانین یا قواعد.

The condition of being considered more important than someone or something else.

example
معنی(example):

اولویت ایمنی باید در تمامی مواقع رعایت شود.

مثال:

The precedence of safety must be maintained at all times.

معنی(example):

در مسائل قانونی، اولویت حکم قبلی بسیار مهم است.

مثال:

In legal matters, the precedence of the earlier ruling is crucial.

معنی فارسی کلمه precednce

: معنی precednce به فارسی

به معنای تقدم یا اولویت یافتن چیزی بر چیز دیگر است، به ویژه در تصمیم‌گیری‌ها، قوانین یا قواعد.