معنی فارسی precent
B1پیشگیری، جلوگیری از بروز یک مشکل یا بیماری.
To stop something from happening or to keep it from occurring
- verb
verb
معنی(verb):
To act as precentor, leading songs or prayers in a place of worship.
example
معنی(example):
شما میتوانید با واکسیناسیون از بیماریها پیشگیری کنید.
مثال:
You can precent diseases by getting vaccinated.
معنی(example):
هدف این است که از هرگونه خطرات بالقوه پیشگیری کنید.
مثال:
The goal is to precent any potential risks.
معنی فارسی کلمه precent
:
پیشگیری، جلوگیری از بروز یک مشکل یا بیماری.