معنی فارسی precentrix

B1

پیش‌مرکز، زنی است که در رهبری و مدیریت یک روند یا جلسه نقش دارد.

A female figure who leads or manages a process or meeting.

example
معنی(example):

پیش‌مرکز جلسه آموزشی را به طور مؤثر تسهیل کرد.

مثال:

The precentrix facilitated the training session effectively.

معنی(example):

او به عنوان یک پیش‌مرکز ماهر در جامعه‌اش شناخته شده بود.

مثال:

She was known as a skilled precentrix in her community.

معنی فارسی کلمه precentrix

: معنی precentrix به فارسی

پیش‌مرکز، زنی است که در رهبری و مدیریت یک روند یا جلسه نقش دارد.