معنی فارسی preception
B1پیشاحساس، دریافتی است که فرد قبل از واقعی شدن یک وضعیت از آن بهره میبرد.
A perception that an individual has before a situation becomes actualized.
- OTHER
example
معنی(example):
پیشاحساس کلید درک رفتار انسانی است.
مثال:
Preception is key to understanding human behavior.
معنی(example):
پیشاحساس او درباره وضعیت پس از صحبت با دیگران تغییر کرد.
مثال:
Her preception of the situation changed after talking to others.
معنی فارسی کلمه preception
:
پیشاحساس، دریافتی است که فرد قبل از واقعی شدن یک وضعیت از آن بهره میبرد.