معنی فارسی prechecking
B1پیشبررسی، فرآیند بررسی چیزی قبل از انجام یا ارسال.
The act of checking something in advance.
- VERB
example
معنی(example):
پیشبررسی فرمهای شما میتواند زمان را صرفهجویی کند.
مثال:
Prechecking your forms can save time.
معنی(example):
او در حال پیشبررسی دادهها قبل از ارسال است.
مثال:
He is prechecking the data before submission.
معنی فارسی کلمه prechecking
:
پیشبررسی، فرآیند بررسی چیزی قبل از انجام یا ارسال.