معنی فارسی prechecks
B1پیشبررسیها، مراحل یا اقداماتی که باید قبل از یک فرآیند یا رویداد انجام شوند.
Checks or verifications done prior to an event.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشبررسیها برای یک تجربه روان ضروری هستند.
مثال:
Prechecks are essential for a smooth experience.
معنی(example):
خط هوایی نیاز به چندین پیشبررسی قبل از سوار شدن دارد.
مثال:
The airline requires several prechecks before boarding.
معنی فارسی کلمه prechecks
:
پیشبررسیها، مراحل یا اقداماتی که باید قبل از یک فرآیند یا رویداد انجام شوند.