معنی فارسی preclassic
B2پیشکلاسیک به دورهای از تاریخ اشاره دارد که قبل از دوره کلاسیک اتفاق افتاده است.
Referring to something that exists or occurs before the classic period.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موزه آثار باستانی پیشکلاسیک از تمدنهای باستانی را به نمایش گذاشته است.
مثال:
The museum features preclassic artifacts from ancient civilizations.
معنی(example):
آنها ادبیات پیشکلاسیک را به عنوان بخشی از برنامه درسی خود مطالعه کردند.
مثال:
They studied preclassic literature as part of their curriculum.
معنی فارسی کلمه preclassic
:
پیشکلاسیک به دورهای از تاریخ اشاره دارد که قبل از دوره کلاسیک اتفاق افتاده است.