معنی فارسی preclassically
B1به شیوهای که قبل از دوره کلاسیک توسعه یافته باشد، اشاره دارد.
In a manner that refers to the style before the classical period.
- ADVERB
example
معنی(example):
هنرمند بهصورت پیشکلاسیک نقاشی کرد و بر فرم تاکید کرد نه پیچیدگی.
مثال:
The artist painted preclassically, emphasizing form over complexity.
معنی(example):
معماری بهصورت پیشکلاسیک طراحی شده و سبکهای سادهتری را دنبال میکند.
مثال:
The architecture was designed preclassically, following simpler styles.
معنی فارسی کلمه preclassically
:
به شیوهای که قبل از دوره کلاسیک توسعه یافته باشد، اشاره دارد.