معنی فارسی preclusive
B2 /pɹɛˈklu.sɪv/پیشگیرانه، توصیف وضعیتی که مانع از وقوع یک عمل یا رویداد میشود.
Describing a situation that prevents an action or event from occurring.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Serving to preclude.
example
معنی(example):
قرارداد شامل بندهای پیشگیرانه بود که مسئولیت را محدود میکرد.
مثال:
The contract contained preclusive clauses that limited liability.
معنی(example):
اقدامات پیشگیرانه میتوانند گاهی اوقات منافع را در مذاکرات محافظت کنند.
مثال:
Preclusive actions can sometimes protect interests in negotiations.
معنی فارسی کلمه preclusive
:
پیشگیرانه، توصیف وضعیتی که مانع از وقوع یک عمل یا رویداد میشود.