معنی فارسی precociousness

B1

ویژگی یا صفت زودرس، استعداد یا رفتارهایی که در سنین پایین مشاهده می‌شود.

The quality of being precocious; early development of abilities or intellect.

example
معنی(example):

زودرس بودن او در خواندن، همهٔ معلمان را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

Her precociousness in reading impressed all the teachers.

معنی(example):

زودرس بودن کودک اغلب او را به مرکز توجه تبدیل می‌کرد.

مثال:

The child's precociousness often made them the center of attention.

معنی فارسی کلمه precociousness

: معنی precociousness به فارسی

ویژگی یا صفت زودرس، استعداد یا رفتارهایی که در سنین پایین مشاهده می‌شود.