معنی فارسی precombine

B1

ترکیب اولیه یا مقدماتی چیزها پیش از هر گونه عمل یا فرآیند نهایی.

To combine several elements in advance before the final use.

example
معنی(example):

شما باید قبل از ارائه، ایده‌های خود را پیش‌ترکیب کنید.

مثال:

You should precombine your ideas before presenting them.

معنی(example):

پیش‌ترکیب تصاویر برای طراحی بهتر مفید است.

مثال:

It's helpful to precombine images for a better design.

معنی فارسی کلمه precombine

: معنی precombine به فارسی

ترکیب اولیه یا مقدماتی چیزها پیش از هر گونه عمل یا فرآیند نهایی.