معنی فارسی precommunicating

B1

پیش ارتباط برقرار کردن به معنای فرآیند انتقال اطلاعات قبل از یک رویداد است.

The act of communicating in advance.

example
معنی(example):

آنها در حال پیش ارتباط برقرار کردن سیاست‌های جدید به کارمندان هستند.

مثال:

They are precommunicating the new policies to employees.

معنی(example):

پیش ارتباط برقرار کردن انتظارات می‌تواند زمان را در آینده صرفه‌جویی کند.

مثال:

Precommunicating expectations can save time later.

معنی فارسی کلمه precommunicating

: معنی precommunicating به فارسی

پیش ارتباط برقرار کردن به معنای فرآیند انتقال اطلاعات قبل از یک رویداد است.