معنی فارسی precommunicated
B1پیش ارتباط برقرار شده به معنای اطلاعاتی است که قبلاً انتقال یافته یا در مورد آن صحبت شده است.
Something that has been communicated in advance.
- VERB
example
معنی(example):
جزئیات پروژه به شرکتکنندگان پیش ارتباط برقرار شده بود.
مثال:
The project details were precommunicated to the participants.
معنی(example):
او نگرانیهای خود را در مورد زمانبندی پیش ارتباط برقرار کرده بود.
مثال:
She had precommunicated her concerns about the timeline.
معنی فارسی کلمه precommunicated
:
پیش ارتباط برقرار شده به معنای اطلاعاتی است که قبلاً انتقال یافته یا در مورد آن صحبت شده است.