معنی فارسی preconceding
B1عمل پیشقبول کردن به این معناست که پیش از وقوع، چیزی را پذیرفتی.
The act of acknowledging or accepting something in advance.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال پیشقبول کردن امکان باخت در مسابقه است.
مثال:
She is preconceding the possibility of losing the match.
معنی(example):
پیشقبول کردن میتواند گاهی نشاندهنده تواضع باشد.
مثال:
Preconceding can sometimes show humility.
معنی فارسی کلمه preconceding
:
عمل پیشقبول کردن به این معناست که پیش از وقوع، چیزی را پذیرفتی.