معنی فارسی preconcede
B1اکنون به چیزی که ممکن است در آینده مشخص شود اعتراف کردن.
To admit or concede something before it is formally acknowledged.
- VERB
example
معنی(example):
او ممکن است پیشاپیش اعتراف کند که در بحث اشتباه کرد.
مثال:
He may preconcede that he was wrong in the argument.
معنی(example):
پیشاپیش اعتراف کردن در مسائل میتواند گاهی استراتژیک باشد.
مثال:
To preconcede on issues can sometimes be strategic.
معنی فارسی کلمه preconcede
:
اکنون به چیزی که ممکن است در آینده مشخص شود اعتراف کردن.