معنی فارسی precondemns
B1پیشداوری کردن، محکوم کردن قبل از رسیدن به نتیجه یا فهم موضوع.
To condemn or criticize someone or something before all facts are known.
- VERB
example
معنی(example):
راهنما هر نوع تقلبی را پیشداوری میکند.
مثال:
The guideline precondemns any form of cheating.
معنی(example):
سیاست هر اقدامی که حریم خصوصی را نقض کند، پیشداوری میکند.
مثال:
The policy precondemns actions that violate privacy.
معنی فارسی کلمه precondemns
:
پیشداوری کردن، محکوم کردن قبل از رسیدن به نتیجه یا فهم موضوع.