معنی فارسی preconspiracy
B1پیشتوطئه به حالتی اشاره دارد که قبل از وقوع یک توطئه، نقشهریزی یا برنامهریزی شده باشد.
Refers to a state where planning or plotting occurs prior to a conspiracy.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم پیشتوطئه در دادگاه مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The notion of preconspiracy was discussed in the court.
معنی(example):
آنها به توطئه قبلی برای ارتکاب کلاهبرداری متهم شدند.
مثال:
They were accused of preconspiracy to commit fraud.
معنی فارسی کلمه preconspiracy
:
پیشتوطئه به حالتی اشاره دارد که قبل از وقوع یک توطئه، نقشهریزی یا برنامهریزی شده باشد.