معنی فارسی preconspirator

B1

پیش‌دستیدار، به فردی اطلاق می‌شود که قبل از وقوع یک واقعه یا برنامه‌ای، به وسیلهٔ طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی مقدماتی در آن دخالت دارد.

A person who plots or plans something before it occurs.

example
معنی(example):

پیش‌دستیدار طرح را مدت‌ها قبل از اجرای آن برنامه‌ریزی کرد.

مثال:

The preconspirator planned the scheme long before it was executed.

معنی(example):

او به دلیل مشارکت زودهنگامش به عنوان پیش‌دستیدار شناخته شد.

مثال:

She was labeled a preconspirator due to her early involvement.

معنی فارسی کلمه preconspirator

: معنی preconspirator به فارسی

پیش‌دستیدار، به فردی اطلاق می‌شود که قبل از وقوع یک واقعه یا برنامه‌ای، به وسیلهٔ طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی مقدماتی در آن دخالت دارد.