معنی فارسی preconspired
B1پیشدستیداری شده، به معنای برنامهریزی یا طرحریزی قبلی است که قبل از وقوع یک عمل یا واقعه صورت گرفته است.
Having made plans in advance of an event or action.
- VERB
example
معنی(example):
آنها قبلاً برای اعلام خبر با هم پیشدستی کرده بودند.
مثال:
They had preconspired to reveal the news together.
معنی(example):
گروه قبل از اعلام خبر پیشدستی کرده بودند.
مثال:
The group had preconspired before making the announcement.
معنی فارسی کلمه preconspired
:
پیشدستیداری شده، به معنای برنامهریزی یا طرحریزی قبلی است که قبل از وقوع یک عمل یا واقعه صورت گرفته است.