معنی فارسی preconvince

B1

عمل یا فرآیند متقاعد کردن دیگران قبل از زمان مقرر برای گفتگو یا توافق.

The act or process of convincing others before a designated time for discussion or agreement.

example
معنی(example):

ما باید آنها را قبل از جلسه درباره طرح خود متقاعد کنیم.

مثال:

We need to preconvince them of our plan before the meeting.

معنی(example):

برای جلب حمایت، ضروری است که ذینفعان را متقاعد کنیم.

مثال:

To gain support, it’s essential to preconvince the stakeholders.

معنی فارسی کلمه preconvince

: معنی preconvince به فارسی

عمل یا فرآیند متقاعد کردن دیگران قبل از زمان مقرر برای گفتگو یا توافق.