معنی فارسی preconvinced
B1از پیش متقاعد شده، به حالتی اطلاق میشود که فرد قبلاً نظر یا عقیدهای را درباره موضوعی قبول کرده است.
Having formed a belief or opinion before being presented with evidence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از قبل متقاعد شده بود که این طرح کار خواهد کرد.
مثال:
She was preconvinced that the plan would work.
معنی(example):
متقاعد بودن از قبل میتواند به偏见 در تصمیمگیری منجر شود.
مثال:
Being preconvinced can lead to bias in decision making.
معنی فارسی کلمه preconvinced
:
از پیش متقاعد شده، به حالتی اطلاق میشود که فرد قبلاً نظر یا عقیدهای را درباره موضوعی قبول کرده است.