معنی فارسی precorruption

B1

پیش‌فساد، به معنای عوامل یا نشانه‌هایی که ممکن است به فساد منجر شوند.

Factors or signs that can lead to corruption before it fully develops.

example
معنی(example):

تحقیقات بر روی پیش‌فساد در بخش دولتی متمرکز بود.

مثال:

The investigation focused on precorruption in the government sector.

معنی(example):

پرداختن به پیش‌فساد برای یک دموکراسی سالم ضروری است.

مثال:

Addressing precorruption is vital for a healthy democracy.

معنی فارسی کلمه precorruption

: معنی precorruption به فارسی

پیش‌فساد، به معنای عوامل یا نشانه‌هایی که ممکن است به فساد منجر شوند.