معنی فارسی precorruptive

B1

مربوط به ویژگی‌هایی که ممکن است منجر به فساد شوند.

Related to characteristics or influences that may lead to corruption.

example
معنی(example):

نویسنده رفتارهای پیش‌الوده را در کتابش مورد بحث قرار داد.

مثال:

The author discussed precorruptive behaviors in her book.

معنی(example):

درک تأثیرات پیش‌الوده برای مدیران ضروری است.

مثال:

Understanding precorruptive influences is essential for managers.

معنی فارسی کلمه precorruptive

: معنی precorruptive به فارسی

مربوط به ویژگی‌هایی که ممکن است منجر به فساد شوند.