معنی فارسی predevelopment
B1مرحلهای که در آن پیش از آغاز واقعی توسعه، برنامهریزی و سازماندهی میشود، بهمنظور اطمینان از موفقیت نهایی.
A phase where planning and organization occur before actual development begins, aimed at ensuring final success.
- NOUN
example
معنی(example):
مرحله پیشتوسعه پروژه حیاتی است.
مثال:
The predevelopment phase of the project is critical.
معنی(example):
توسعهی خوب پیش از زمان میتواند در نهایت زمان و منابع را صرفهجویی کند.
مثال:
Good predevelopment can save time and resources later.
معنی فارسی کلمه predevelopment
:
مرحلهای که در آن پیش از آغاز واقعی توسعه، برنامهریزی و سازماندهی میشود، بهمنظور اطمینان از موفقیت نهایی.