معنی فارسی predevise

B1

تدارک دیدن یا برنامه‌ریزی در مورد یک طرح یا ایده پیش از زمان اجرایی.

To devise or plan an idea or concept beforehand, prior to implementation.

example
معنی(example):

آنها باید یک برنامه برای رویداد پیش‌تدارک ببینند.

مثال:

They need to predevise a plan for the event.

معنی(example):

سنجیده است که خود را برای مشکلات ممکن پیش‌تدارک ببینید.

مثال:

It’s smart to predevise solutions to potential problems.

معنی فارسی کلمه predevise

: معنی predevise به فارسی

تدارک دیدن یا برنامه‌ریزی در مورد یک طرح یا ایده پیش از زمان اجرایی.