معنی فارسی predictor

B1

پیش بینی کننده به معنی عاملی است که می‌تواند وقوع یک رویداد را پیش بینی کند.

A factor that indicates or predicts future events.

noun
معنی(noun):

Something that anticipates, predicts or foretells.

مثال:

The predictor in the traffic-light control circuit tries to figure out how fast to change the lights.

معنی(noun):

An independent variable.

example
معنی(example):

این اپلیکیشن آب و هوا پیش بینی کننده خوبی برای باران است.

مثال:

The weather app is a good predictor of rain.

معنی(example):

آنها از عوامل مختلف به عنوان پیش بینی کننده‌های موفقیت استفاده کردند.

مثال:

They used various factors as predictors of success.

معنی فارسی کلمه predictor

: معنی predictor به فارسی

پیش بینی کننده به معنی عاملی است که می‌تواند وقوع یک رویداد را پیش بینی کند.