معنی فارسی prediphtheritic

B1

پیش از ابتلا به دیفتری، به شرایطی اطلاق می‌شود که ممکن است به این بیماری منجر شود.

Referring to a condition that occurs before the onset of diphtheria.

example
معنی(example):

پزشک وضعیت پیش‌دیفتریتی کودک را تشخیص داد.

مثال:

The doctor diagnosed the child with a prediphtheritic condition.

معنی(example):

در گذشته، علائم پیش‌دیفتریتی اغلب اشتباه برداشت می‌شدند.

مثال:

In the past, prediphtheritic symptoms were often misunderstood.

معنی فارسی کلمه prediphtheritic

: معنی prediphtheritic به فارسی

پیش از ابتلا به دیفتری، به شرایطی اطلاق می‌شود که ممکن است به این بیماری منجر شود.