معنی فارسی prediscriminate

B1

پیش‌قضاوت کردن یا تبعیض قائل شدن قبل از در نظر گرفتن تمامی اطلاعات.

To make a distinction beforehand, especially in a biased manner.

example
معنی(example):

برخی محققان بین گونه‌های مختلف حیوانات تبعیض قائل می‌شوند.

مثال:

Some researchers prediscriminate between different animal species.

معنی(example):

نرم‌افزار به گونه‌ای طراحی شده بود که قبل از پردازش اطلاعات حساس را تبعیض قائل شود.

مثال:

The software was designed to prediscriminate sensitive information before processing.

معنی فارسی کلمه prediscriminate

: معنی prediscriminate به فارسی

پیش‌قضاوت کردن یا تبعیض قائل شدن قبل از در نظر گرفتن تمامی اطلاعات.