معنی فارسی predisponent

C1

پیش‌نهادکننده، به معنای جنبه‌ای است که فرد را به سمت اتفاقات خاصی سوق می‌دهد.

An individual or factor that predisposes someone to a specific outcome or condition.

example
معنی(example):

عوامل ژنتیکی می‌توانند در معرض برخی بیماری‌ها قرار دهند.

مثال:

Genetic factors can be predisponent to certain diseases.

معنی(example):

یک ویژگی پیش‌نهاده ممکن است در خانواده‌ها وجود داشته باشد.

مثال:

A predisponent trait may run in families.

معنی فارسی کلمه predisponent

: معنی predisponent به فارسی

پیش‌نهادکننده، به معنای جنبه‌ای است که فرد را به سمت اتفاقات خاصی سوق می‌دهد.