معنی فارسی predisrupt

B1

مختل کردن پیشین، به عمل ایجاد اختلال یا مزاحمت اشاره دارد که قبل از یک رویداد خاص انجام می‌شود.

To create a disruption or disturbance beforehand.

example
معنی(example):

سر و صدای بلند کلاس را مختل کرد.

مثال:

The loud noise predisrupted the class.

معنی(example):

سؤالات او جریان سخنرانی را مختل کرد.

مثال:

Her questions predisrupted the flow of the lecture.

معنی فارسی کلمه predisrupt

: معنی predisrupt به فارسی

مختل کردن پیشین، به عمل ایجاد اختلال یا مزاحمت اشاره دارد که قبل از یک رویداد خاص انجام می‌شود.