معنی فارسی predisruption

B1

اختلال پیشین، به نوعی از اختلال یا وقفه اشاره دارد که قبل از وقوع یک رویداد خاص رخ داده است.

A disruption or disturbance that happened before a particular event.

example
معنی(example):

مختل شدن پیشین قبل از شروع جلسه مشهود بود.

مثال:

The predisruption was evident before the meeting started.

معنی(example):

یک اختلال پیشین وجود داشت که بر کنفرانس تأثیر گذاشت.

مثال:

There was a predisruption that affected the conference.

معنی فارسی کلمه predisruption

: معنی predisruption به فارسی

اختلال پیشین، به نوعی از اختلال یا وقفه اشاره دارد که قبل از وقوع یک رویداد خاص رخ داده است.