معنی فارسی predissolution

B1

پیش از انحلال، مرحله‌ای که قبل از فرایند انحلال یا توقف یک ساختار یا رابطه رخ می‌دهد.

The phase occurring before the dissolution of an entity or structure.

example
معنی(example):

مرحله پیش از انحلال برای برنامه‌ریزی هر فرآیندی مهم است.

مثال:

The predissolution phase is important for planning any process.

معنی(example):

درک انحلال پیشین به پیش‌بینی نتایج کمک می‌کند.

مثال:

Understanding predissolution helps in predicting outcomes.

معنی فارسی کلمه predissolution

: معنی predissolution به فارسی

پیش از انحلال، مرحله‌ای که قبل از فرایند انحلال یا توقف یک ساختار یا رابطه رخ می‌دهد.