معنی فارسی preemptively

B1

به طور پیشگیرانه، یعنی اقداماتی که برای جلوگیری از یک مشکل انجام می‌شود.

In a manner that prevents something from happening by taking action beforehand.

example
معنی(example):

او پیشاپیش جلسه را برگزار کرد تا از سوءتفاهم‌ها جلوگیری کند.

مثال:

She preemptively called the meeting to avoid misunderstandings.

معنی(example):

تیم به طور پیشگیرانه عمل کرد تا منابع خود را تأمین کند.

مثال:

The team acted preemptively to secure their resources.

معنی فارسی کلمه preemptively

: معنی preemptively به فارسی

به طور پیشگیرانه، یعنی اقداماتی که برای جلوگیری از یک مشکل انجام می‌شود.