معنی فارسی preendorsed
B1چیزی که قبل از موعد مقرر، تأیید یا حمایت شده است.
Something that has been endorsed prior to its official approval.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرح تأیید شده قبل از آن، بازخورد مثبت از ذینفعان دریافت کرد.
مثال:
The preendorsed plan received positive feedback from stakeholders.
معنی(example):
او طرح تایید شده قبل از آن را به هیئت ارائه داد.
مثال:
She presented the preendorsed initiative to the board.
معنی فارسی کلمه preendorsed
:
چیزی که قبل از موعد مقرر، تأیید یا حمایت شده است.