معنی فارسی preenlarged
B1بزرگ شده قبل از موعد، به تصاویری اشاره دارد که قبلاً بزرگتر شدهاند.
Something that has been enlarged beforehand.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصاویر بزرگتر شده برای نمایشگاه آماده هستند.
مثال:
The preenlarged images are ready for the exhibition.
معنی(example):
ما از فرمت بزرگتر شده برای بهبود دید استفاده کردیم.
مثال:
We used a preenlarged format to improve visibility.
معنی فارسی کلمه preenlarged
:
بزرگ شده قبل از موعد، به تصاویری اشاره دارد که قبلاً بزرگتر شدهاند.