معنی فارسی preenlargement
B1عمل بزرگ کردن چیزی قبل از ارائه نهایی آن.
The process of enlarging something beforehand.
- NOUN
example
معنی(example):
بزرگ کردن قبل از موعد اسلایدها برای ارائه حیاتی بود.
مثال:
The preenlargement of the slides was crucial for the presentation.
معنی(example):
او روند بزرگ کردن قبل از موعد را با تیمش بررسی کرد.
مثال:
She discussed the preenlargement process with her team.
معنی فارسی کلمه preenlargement
:
عمل بزرگ کردن چیزی قبل از ارائه نهایی آن.