معنی فارسی preenumerating
B1پیششمارش به معنای فهرست کردن یا شمارهگذاری موارد در حال حاضر است.
The action of enumerating or listing items beforehand.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال پیششمارش موضوعات برای کنفرانس سال آینده هستند.
مثال:
They are preenumerating the topics for next year's conference.
معنی(example):
پیششمارش ایدهها میتواند روند کار ما را بهبود بخشد.
مثال:
Preenumerating ideas can improve our workflow.
معنی فارسی کلمه preenumerating
:
پیششمارش به معنای فهرست کردن یا شمارهگذاری موارد در حال حاضر است.