معنی فارسی preenumeration
B1پیششمارش به معنای فهرست کردن یا شمارهگذاری موارد است که بهطور خاص به مرحلهای قبل از عمل اصلی اشاره دارد.
The act or process of enumerating items in advance.
- NOUN
example
معنی(example):
پیششمارش دادهها برای تحلیل دقیق ضروری است.
مثال:
Preenumeration of the data is essential for accurate analysis.
معنی(example):
فرآیند پیششمارش در طول پروژه زمان را صرفهجویی میکند.
مثال:
The preenumeration process saves time during the project.
معنی فارسی کلمه preenumeration
:
پیششمارش به معنای فهرست کردن یا شمارهگذاری موارد است که بهطور خاص به مرحلهای قبل از عمل اصلی اشاره دارد.