معنی فارسی preestimates

B1

برآورده‌هایی که قبل‌ها انجام شده‌اند.

Estimates made in advance.

example
معنی(example):

برآوردهای قبلی در جلسه ارائه شدند.

مثال:

The preestimates were given in the meeting.

معنی(example):

تمام برآوردهای قبلی نشان‌دهنده افزایش هزینه‌ها بودند.

مثال:

All preestimates showed an increase in costs.

معنی فارسی کلمه preestimates

: معنی preestimates به فارسی

برآورده‌هایی که قبل‌ها انجام شده‌اند.