معنی فارسی prefactor

B1

عامل پیش‌نیاز به مقدار یا ضریبی اطلاق می‌شود که قبل از یک محاسبه یا عبارت قرار می‌گیرد و می‌تواند برای ساده‌سازی یا مقیاس‌بندی استفاده شود.

A quantity or multiple that precedes and modifies an expression or equation.

example
معنی(example):

در ریاضیات، یک عامل پیش‌نیاز می‌تواند عبارت را ساده کند.

مثال:

In mathematics, a prefactor can simplify the expression.

معنی(example):

عامل پیش‌نیاز در فرمول نشان‌دهنده مقیاس‌بندی است.

مثال:

The prefactor in the formula indicates the scaling.

معنی فارسی کلمه prefactor

: معنی prefactor به فارسی

عامل پیش‌نیاز به مقدار یا ضریبی اطلاق می‌شود که قبل از یک محاسبه یا عبارت قرار می‌گیرد و می‌تواند برای ساده‌سازی یا مقیاس‌بندی استفاده شود.