معنی فارسی prefamiliar

B1

پیش‌آشنا، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد یا موضوعی قبل از این موقعیت قبلا با فرد آشنا بوده است.

Existing or occurring prior to familiarity; having a previous acquaintance.

example
معنی(example):

مهم است که قبل از جلسه درک پیش‌آشنایی از موضوع داشته باشید.

مثال:

It's important to have a prefamiliar understanding of the topic before the meeting.

معنی(example):

او وقتی وارد اتاق شد، چهره‌ای آشنا داشت.

مثال:

She had a prefamiliar face when she entered the room.

معنی فارسی کلمه prefamiliar

: معنی prefamiliar به فارسی

پیش‌آشنا، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد یا موضوعی قبل از این موقعیت قبلا با فرد آشنا بوده است.