معنی فارسی prefamiliarly

B1

به شیوه‌ای پیش‌آشنا اشاره دارد که در آن افراد به شکل غیررسمی یا دوستانه با یکدیگر صحبت می‌کنند.

In a familiar manner, as if having prior close relationship.

example
معنی(example):

او به شیوه‌ای آشنا با او صحبت کرد، انگار که دوستان قدیمی هستند.

مثال:

He spoke to her prefamiliarly, as if they were old friends.

معنی(example):

او در جلسه با زبان آشنا به شرکت‌کنندگان صحبت کرد.

مثال:

In the meeting, she prefamiliarly addressed the participants.

معنی فارسی کلمه prefamiliarly

: معنی prefamiliarly به فارسی

به شیوه‌ای پیش‌آشنا اشاره دارد که در آن افراد به شکل غیررسمی یا دوستانه با یکدیگر صحبت می‌کنند.