معنی فارسی preferent

B1

شخصی که حق یا اختیار خاصی برای انتخاب یا تصمیم‌گیری دارد.

A person who has preference or choice in a selection or decision-making process.

example
معنی(example):

شخص ترجیح‌داده شده حق دارد تصمیم نهایی را بگیرد.

مثال:

The preferent has the right to make the final decision.

معنی(example):

فقط شخص ترجیح‌داده شده می‌تواند شرایط توافق‌نامه را تغییر دهد.

مثال:

Only the preferent can change the terms of the agreement.

معنی فارسی کلمه preferent

: معنی preferent به فارسی

شخصی که حق یا اختیار خاصی برای انتخاب یا تصمیم‌گیری دارد.