معنی فارسی prefixture

B1

پیش‌ساز، قطعه‌ای از تجهیزات یا مواد که قبل از استفاده نهایی در جای خود قرار می‌گیرد.

A setup or assembly done prior to the final installation of components.

example
معنی(example):

نصب پیش‌ساز قبل از ساخته شدن ساختار اصلی تکمیل شد.

مثال:

The prefixture installation was completed before the main structure was built.

معنی(example):

در ساخت و ساز، یک پیش‌ساز می‌تواند تراز صحیح عناصر را تضمین کند.

مثال:

In construction, a prefixture can ensure proper alignment of elements.

معنی فارسی کلمه prefixture

: معنی prefixture به فارسی

پیش‌ساز، قطعه‌ای از تجهیزات یا مواد که قبل از استفاده نهایی در جای خود قرار می‌گیرد.