معنی فارسی preflagellated

B1

پیش-پرچم‌دار، وضعیتی است که در آن موجود زنده در مراحل ابتدایی فاقد پرچم می‌باشد.

Describing an organism that does not possess flagella in its early developmental stages.

example
معنی(example):

برخی گونه‌ها پیش‌پرچم‌دار هستند و در مرحله اولیه فاقد پرچم هستند.

مثال:

Some species are preflagellated, lacking flagella at an early stage.

معنی(example):

شرایط پیش-پرچم‌دار می‌تواند بر حرکت موجود اثر بگذارد.

مثال:

The preflagellated condition can affect the organism's motility.

معنی فارسی کلمه preflagellated

: معنی preflagellated به فارسی

پیش-پرچم‌دار، وضعیتی است که در آن موجود زنده در مراحل ابتدایی فاقد پرچم می‌باشد.