معنی فارسی preflavor
B1طعم اولیه، طعم یا مزهای که قبل از سرو یک غذا به آن افزوده میشود تا کیفیت آن را افزایش دهد.
A flavor added before the main preparation of a food item to enhance its overall taste.
- NOUN
example
معنی(example):
سرآشپز از طعم اولیه برای بهبود غذا استفاده کرد.
مثال:
The chef used a preflavor to enhance the dish.
معنی(example):
اضافه کردن طعم اولیه میتواند تفاوت قابل توجهی ایجاد کند.
مثال:
Adding a preflavor can make a significant difference.
معنی فارسی کلمه preflavor
:
طعم اولیه، طعم یا مزهای که قبل از سرو یک غذا به آن افزوده میشود تا کیفیت آن را افزایش دهد.