معنی فارسی preflection

B1

تأمل اولیه، زمانی که فرد قبل از عمل به موضوعی فکر می‌کند تا به نتایج بهتری برسد.

The act of reflecting beforehand to consider options before taking action.

example
معنی(example):

او قبل از پاسخ دادن لحظه‌ای برای تأمل داشت.

مثال:

He had a moment of preflection before responding.

معنی(example):

تأمل قبل از عمل می‌تواند منجر به تصمیمات بهتر شود.

مثال:

Preflection can lead to more thoughtful decisions.

معنی فارسی کلمه preflection

: معنی preflection به فارسی

تأمل اولیه، زمانی که فرد قبل از عمل به موضوعی فکر می‌کند تا به نتایج بهتری برسد.